کلمات جدید
دوستای گلم سلام عبادات قبول عیدتون مبارک امروز یه روز مهم بود چون واسه مامانی و بابایی سالگرد ازدواجشون رو تداعی می کرد. یه جشن مختصر سه نفره گرفتیم که اینهم عکس من در حال خوردن شیرینی هستم. کم کم به بیستمین ماهگردم نزدیک میشم و شلوغ بازیهام داره زیاد میشه. یه صندلی کوچولو دارم میزارم زیر پام میرم روی میز مطالعه بابایی و لب تاپ رو حسابی سرویس میکنم. میرم روی صندلی و شعله زیر غذا رو زیاد میکنم. پنکه رو خاموش میکنم.... تقریبا هر روز یه کلمه جدید یاد میگیرم. جملات ساده را بیان میکنم در حد دو کلمه: بابا بیا. مامان بریم. در باز. کلمات زیر را ناقص و شاید کامل ادا میکنم. نسبت به بعضی حروف عاجزم مثل س...